قیام امام حسین(ع) حرکت اعتراضی امام حسین(ع) علیه حکومت یزید بن معاویه بود که به شهادت او و یارانش در دهم محرم سال۶۱ق و اسارت خانواده‌اش انجامید. این حرکت با خودداری امام حسین(ع) از بیعت با حاکم مدینه به‌عنوان نماینده یزید و خروج از مدینه در رجب سال ۶۰ق آغاز شد و با برگشت اسیران به مدینه پایان یافت.

قیام امام حسین(ع) سبب شکل‌گیری قیام‌هایی علیه حکومت بنی‌امیه شد و در سقوط آن نقش داشت. شیعیان هر ساله در سالگرد این واقعه، مراسم‌های مختلفی برگزار می‌کنند. رواج آیین‌های عزاداری، شکل‌گیری ادبیات عاشورایی، ساخت بناها و اماکن مذهبی، تولید آثار هنری و تقویت روحیه ظلم‌ستیزی از تأثیرات این واقعه بر جامعه و فرهنگ شیعی به شمار می‌آید.

هدف اصلی امام حسین(ع) از قیام چنانکه در وصیتش به محمد بن حَنَفیّه آمده است بازگرداندن جامعه اسلامی به مسیر صحیح و مبارزه با انحرافات بوده است. با این حال تشکیل حکومت، شهادت، حفظ جان و خودداری از بیعت با یزید از دیگر اهداف وی شمرده شده است. پس از نگارش کتاب شهید جاوید و مطرح کردن تشکیل حکومت به عنوان هدف اصلی امام حسین(ع) و نقد آن توسط نویسندگان شیعه، بحث هدف‌شناسی قیام امام حسین(ع) وارد مطالعات عاشوراپژوهی شد و نظریات مختلفی در این زمینه به وجود آمد که شهادت‌طلبی و تشکیل حکومت از مهمترین آنها است.

واقعه عاشورا
واقعه کربلا به نبرد امام حسین(ع) و یارانش با سپاه کوفه در محرم سال ۶۱ق اشاره دارد. این واقعه که در پی بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید بن معاویه رخ داد به شهادت امام حسین(ع) و یارانش و نیز اسارت اهل‌بیتش منجر شد. امام حسین(ع) در رجب سال ۶۰ق برای بیعت نکردن با حاکم مدینه به همراه خانواده و تعدادی از بنی‌هاشم از مدینه خارج شد و به مکه رفت[۱] و حدود چهار ماه در مکه بود. در این مدت نامه‌های دعوت اهالی کوفه به دست او رسید.[۲] از این رو در ۸ ذی‌الحجه راهی کوفه شد.[۳] او پیش از رسیدن به کوفه، از پیمان‌شکنی کوفیان باخبر شد[۴] و پس از برخورد با سپاه حر بن یزید ریاحی به سمت کربلا رفت و در آنجا با لشکری روبه‌رو شد که عبیدالله بن زیاد، آن را به سوی او فرستاده بود.[۵] دو سپاه در ۱۰ محرم با هم جنگیدند. پس از آن که امام حسین و یارانش شهید شدند بازماندگان او را به اسارت بردند.[۶]

زمینه قیام
برخی از پژوهشگران عامل اصلی قیام امام حسین(ع) را انحراف جامعه اسلامی از باورهای دینی و اخلاقی اسلام دانسته‌اند.[۷] چراکه در دوره امویان، ارزش‌های جاهلی و قبیله‌ای در کسب قدرت[۸] و نیز اختلافات قبیله‌ای به‌خصوص اختلاف بنی‌هاشم و بنی‌امیه[۹] دوباره قوت گرفته بود.

همچنین معرفی یزید از سوی معاویه به عنوان خلیفه و اصرار یزید برای بیعت گرفتن از امام حسین(ع) از دیگر علل و زمینه‌های این قیام بود. امام حسین(ع) یزید را شایسته خلافت نمی‌دانست و معرفی او به عنوان خلیفه را برخلاف صلح‌نامه امام حسن با معاویه می‎‌دانست چراکه در صلح‌نامه آمده بود که معاویه حق ندارد برای خود جانشینی تعیین کند.[۱۰]

اهداف و برنامه‌های قیام
به گفته محمد اسفندیاری تاریخ‌پژوه (زاده ۱۳۳۸ش) در کتاب «عاشوراشناسی» هدف اصلی امام حسین(ع) از قیام عاشورا احقاق حق، امر به معروف و نهی از منکر، احیای سنت و از بین بردن بدعت بود.[۱۱] همچنین آیت‌الله خامنه‌ای هدف امام حسین(ع) را بازگرداندن جامعه اسلامی به مسیر صحیح خود و مبارزه با انحرافات بزرگ دانسته است.[۱۲] به اعتقاد او میان هدف و نتیجه خلط شده است چرا که نتیجه این هدف تشکیل حکومت یا شهادت بود در حالی که برخی این دو را هدف امام حسین می‌دانند.[۱۳]
به گفته اسفندیاری بحث درباره هدف امام حسین(ع) به صورت جدی با نگارش کتاب شهید جاوید متداول شد.[۱۵] او معتقد است بین هدف و برنامه امام حسین خلط شده است. از این رو از برنامه امام حسین(ع) برای رسیدن به هدفش با عنوان اهداف درجه دوم یاد کرده و در این باره هفت نظریه را گردآوری کرده است:[۱۶]

خودداری از بیعت و حفظ جان
بنابر این دیدگاه، حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه، به قصد قیام نبوده بلکه برای دفاع و اعتراض بوده است. چراکه او از بیعت با یزید خودداری می‌کرد از این رو جانش در خطر بود و برای حفظ جان خود از مدینه و سپس از مکه خارج شد.[۱۷] علی‌پناه اشتهاردی[۱۸] و محمد صحتی سردرودی[۱۹] از مدافعان این دیدگاه هستند. لازمه پذیرش این دیگاه حماسه‌کُشی و پایین آوردن شخصیت و مقام امام حسین(ع) دانسته شده است.[۲۰]

تشکیل حکومت
بر اساس این دیدگاه امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت قیام کرد. نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی (۱۳۰۲- ۱۳۸۵ش) در کتاب شهید جاوید نخستین هدف امام حسین(ع) از قیامش را تشکیل حکومت دانسته است.[۲۱] او معتقد است که سید مرتضی از متکلمان شیعه نیز همین دیدگاه را داشته است. به گفته سید مرتضی امام حسین(ع) پس از اصرار مردم کوفه و مشاهده توانایی آنان و ضعف حکومت کوفه دعوت آنها را پذیرفت.[۲۲] او معتقد است که اسباب پیروزی امام حسین(ع) فراهم بود؛ اما حوادث بعدی، ماجرا را خلاف آنچه انتظار می‌رفت، رقم زد. هنگامی که عهدشکنی کوفیان آشکار شد، امام حسین(ع) تصمیم به بازگشت و متارکه درگیری گرفت همان‌گونه که امام حسن(ع) چنین کرد. اما متارکه جنگ از او پذیرفته نشد.[۲۳] گفته شده این دیدگاه با علم غیب امام سازگار نیست چرا که لازمه آن این است که امام حسین نمی‌دانست که پیروز نمی‌شود. در پاسخ گفته شده که امام حسین به شهادت و عدم پیروزی خود علم داشت اما مأمور بود بر اساس علم عادی عمل کند.[۲۴]

شهادت
برخی معتقدند که هدف امام حسین(ع) از قیام شهادت بوده است البته از شهادت تفسیرهای مختلفی شده است:

شهادت سیاسی: بر اساس این نظریه امام حسین(ع) با شهادت خود در پی سلب مشروعیت از حکومت یزید و نجات اسلام از دست امویان بود.[۲۵] و با این اقدام خود مردم را علیه حکومت وا داشت.[۲۶] به گفته محمد اسفندیاری این مشهورترین نظریه است و طرفداران زیادی دارد.[۲۷] علی شریعتی، میرزا خلیل کمره‌ای، مرتضی مطهری، سید رضا صدر، جلال‌الدین فارسی، سید محسن امین، هاشم معروف الحسنی، آیت‌الله صافی گلپایگانی و محمدجواد مغنیه از معتقدان به این نظریه شمرده شده‌اند.[۲۸]
شهادت فدیه‌ای: برخی بر این باورند که امام حسین(ع) به شهادت رسید تا گناهکاران را شفاعت کند و آن‌ها را به درجات معنوی برساند.[۲۹] چنان‌که در مسیحیت نسبت به کشته شدن عیسی(ع) برخی چنین دیدگاهی دارند.[۳۰] شریف طباطبایی، ملامهدی نراقی، ملاعبدالرحیم اصفهانی از معتقدین به این نظریه‌اند.[۳۱] همچنین از نظر برخی امام حسین کشته شد تا مردم برای او گریه کنند و به‌این وسیله به راه راست هدایت شوند.[۳۲]
شهادت عرفانی: بر اساس این دیدگاه امام حسین(ع) قیام کرد تا به نعمتِ شهادت برسد.[۳۳] و دیگران (یارانش) را نیز به این نعمت برساند.[۳۴] در این تفسیر سخنی از مبارزه نیست بلکه تفسیری سیاست‌زدایانه از قیام ارزیابی شده است.[۳۵] سید بن طاووس، فاضل دربندی، صفی‌علی شاه، عمان سامانی و نَیِّر تبریزی تفسیر عرفانی از قیام امام حسین(ع) ارائه کرده‌اند.[۳۶]
شهادت تکلیفی: برخی قیام امام حسین(ع) را رمزآلود معرفی می‌کنند که از جانب خدا مأمور به شهادت بود اما هدف آن برای بشر روشن نیست و سرّ آن را فقط خدا می‌داند.[۳۷]
در نقد نظریه شهادت گفته شده که این نظریه با گزارش‌های تاریخی که امام حسین(ع) از جان خود دفاع می‌کرد و نمی‌خواست خود را به کشتن دهد سازگار نیست.[۳۸]

حکومت و شهادت
برخی معتقدند که هدف امام حسین(ع) از قیام ترکیبی از حکومت و شهادت بود. از نظر این گروه امام حسین با هدف تشکیل حکومت قیام کرد. اما هنگامی که از نبود یار و یاور مأیوس شد هدف خود را به شهادت تغییر داد.[۳۹]

برخی نیز معتقدند که هدف سیاسی، طرح چهارمرحله‌ای بود. مرحله اول از زمان حرکت از مدینه به سوی مکه است که ویژگی آن اعتراض به حاکمیت یزید است. مرحله دوم از هنگام تصمیم‌گیری برای رفتن به سوی کوفه تا برخورد با سپاه حر است که قصد تصرف کوفه و عراق را دارد. مرحله سوم از هنگام برخورد با سپاه حر تا مواجهه با سپاه کوفه است که به گریز از دست ابن زیاد می‌اندیشد و مرحله چهارم هنگام مواجهه با سپاه کوفه است که شهادت را برمی گزیند.[۴۰]

آثار و پیامدها
قیام امام حسین منجر به آثاری شد، برخی از آنها عبارتند از:

احیای دین اسلام و سنت پیامبر
برخی از نویسندگان مهمترین اثر قیام امام حسین(ع) و شهادت او را احیای دین اسلام دانسته‌اند.[۴۱] به گفته امام خمینی اگر واقعه کربلا رخ نمی‌داد یزید بن معاویه دین اسلام و سنت پیامبر(ص) را وارونه جلوه می‌داد.[۴۲]

شکل‌گیری حرکت‌های اعتراضی علیه حکومت بنی‌امیه
پس شهادت امام حسین(ع) حرکت‌های اعتراضی علیه امویان شکل گرفت. به گزارش تاریخ طبری آغاز قیام علیه بنی‌امیه مربوط به سال ۶۱ق است که پس از شهادت امام حسین(ع) همواره گروهی از مردم برای گرفتن انتقام او اقداماتی انجام می‌دادند.[۴۳] نخستین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف ازدی با ابن زیاد بود. او در مسجد کوفه به سخنرانی ابن‌ زیاد که امام حسین(ع) را کذاب خوانده بود اعتراض کرد و او و پدرش را دروغ‌گو خواند.[۴۴] همچنین بر اساس گزارشی در تاریخ سیستان، مردم سیستان با شنیدن خبر شهادت امام حسین(ع) علیه حاکم سیستان که برادر عبیدالله بن زیاد بود شورش کردند.[۴۵] مردم مدینه نیز در سال ۶۳ق به رهبری عبدالله بن حَنظَلة بن ابی‌‌عامر علیه حکومت یزید بن معاویه شورش کردند.[۴۶] علی بن حسین مسعودی تاریخ‌نگار قرن چهارم، قتل امام حسین(ع) را از عوامل شورش مردم مدینه می‌داند.[۴۷]

قیام توابین
قیام توابین پس از واقعه عاشورا با هدف خونخواهی امام حسین(ع) و شهدای کربلا، در سال ۶۵ق به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی به وقوع پیوست.[۴۸] هنگامی که لشکر توابین به کربلا رسید، از اسب‌ها پیاده شدند و گریان خود را به قبر امام(ع) رسانده و اجتماع پرشوری را تشکیل دادند.[۴۹] سلیمان در میان آنان گفت: خدایا تو شاهد باش که ما بر دین و راه حسین(ع) و دشمن قاتلان او هستیم.[۵۰]

قیام مختار
مختار ثقفی در سال ۶۶ق، به خونخواهی امام حسین(ع) قیام کرد و شیعیان کوفه با وی همراه شدند.[۵۱] او در قیامش از دو شعار یا لثارات الحسین و یا منصور اَمِت استفاده کرد.[۵۲] در این قیام بسیاری از عاملان واقعه کربلا از جمله عبیدالله بن زیاد، عمر بن سعد، شمر بن ذی‌الجوشن و خولی کشته شدند.[۵۳]

قیام زید بن علی
قیام زید بن علی بن حسین علیه حکومت امویان شکل گرفت. زید با تکیه بر بیعت پانزده هزار نفر از اهالی کوفه در سال ۱۲۲ق علیه هشام بن عبدالملک، خلیفه اموی، قیام کرد. شیخ مفید از علمای شیعه، انگیزه اصلی زید بن علی را از قیام بر ضد حکومت بنی‌امیه، خون‌خواهی امام حسین(ع) دانسته است.[۵۴]

تأثیر قیام کربلا در سقوط امویان
قیام کربلا در سقوط امویان تأثیر داشت. چرا که مردم امویان را عامل واقعه کربلا می‌دانستند. امام حسین(ع) نیز قیامش را علیه حاکمیت یزید عنوان کرده بود او با تعابیری مانند و علی‌َالاسلام السلام و مطرح کردن سگ‌بازی و مشروب خواری یزید حاکمیت او و بنی‌امیه را زیر سوال برد.[۵۵]

عباسیان نیز یکی از دلایل اصلی قیام علیه امویان را خونخواهی امام حسین(ع) عنوان کرده بودند.[۵۶]

تأثیر قیام کربلا بر جامعه شیعه
قیام امام حسین بر جامعه شیعه تأثیراتی داشته است[۵۷] از جمله:

رواج آیین‌های عزاداری
عزاداری و سوگواری برای امام حسین(ع) و شهیدان کربلا از عناصر شکل‌دهنده جامعه و هویت شیعی است.[۵۸] بنابه گزارش‌های تاریخی، عزاداری با فاصله‌ای کوتاهی از واقعه کربلا و با تأکیدامامان شیعه در بین شیعیان رایج شد اما تبدیل آن از عملی فردی و محدود به مناسک اجتماعی و عمومی نتیجه دوران حکومت آل بویه است.[۵۹] به گزارش ابن کثیر شیعیان در سال ۳۵۹ق در روز عاشورا بازرها را تعطیل کردند و به عزاداری مشغول شدند.[۶۰] عزادرای برای امام حسین(ع) به‌خصوص در ایام دهه محرم میان شیعیان در کشورهای مختلف به همراه اطعام و نذورات رایج است.[۶۱]

شکل‌گیری ادبیات عاشورایی
واقعه عاشورا سبب شد که بخشی از ادبیات عرب به شعر عاشورایی و مرثیه‌سرایی اختصاص یابد. نخستین شاعر عرب‌زبانی که درباره واقعه عاشورا شعر سروده است عقبة بن عمرو سهمی است.[۶۲] عبدالجلیل رازی شعرهای شاعران حنفی و شافعی برای امام حسین(ع) را غیرقابل شمارش توصیف کرده است[۶۳] به نوشته دانشنامه شعر عاشورایی سرودن شعر فارسی در عزای امام حسین(ع) و واقعه کربلا از قرن چهارم هجری قمری آغاز شده و نخستین سوگ‌سروده اثر کسائی مروزی (درگذشته ۳۹۰ق) است.[۶۴] در دوره صفویه در ایران بخش مهمی از شعر فارسی به واقعه عاشورا اختصاص یافته است[۶۵] نویسنده کتاب دانشنامه شعر عاشورایی نام ۳۴۵ شاعر را به همراه چند بیت از اشعار آنان برای امام حسین جمع‌آوری کرده‌ است.[۶۶]

رواج مقتل‌نگاری
مقتل‌نگاری نوعی تاریخ‌نگاری است که به چگونگی قتل یا شهادت شخصیت‌های مهم می‌پردازد. کتاب‌های مقتل‌ که ماجرای شهادت امام حسین(ع) و یارانش را شرح می‌دهند جزو میراث ادبی و تاریخی شیعه محسوب می‌شوند که نگارش آنها در پی واقعه عاشورا گسترش یافته است. مقتل‌نگاری میان شیعیان برای شرح شهادت امامان معصوم(ع) و شخصیت‌های برجسته شیعه بوده است؛ اما به‌جهت رواج مقتل‌نویسی درباره واقعه کربلا، استفاده از این اصطلاح به نقل رویدادهای مربوط به شهادت امام حسین(ع) و یارانش اختصاص پیدا کرده است.

تقویت روحیه ظلم‌ستیزی
قیام امام حسین(ع) در شکل‌گیری روحیه ظلم‌ستیزی و مبارزه شیعیان با حکومت‌های ظالم در دروره‌های مختلف نقش داشته است. برخی از نویسندگان حرکت‌های اصلاحی و انقلاب‌های مردمی همچون انقلاب اسلامی ایران را الهام گرفته از این قیام می‌دانند.[۶۷]

امام خمینی معتقد بود که جمله کل یوم عاشورا بیانگر لزوم مبارزه همیشگی با ظلم است.[۶۸]

احداث اماکن خاص
شیعیان برای عزاداری امام حسین(ع) بناهای خاصی مانند حسینیه، تکیه و امام‌باره احداث می‌کنند. در این اماکن مراسم‌ عزاداری برگزار می‌شود. همچنین در برخی مناطق هند زیارت‌گاه‌هایی به عنوان نماد قبر شهدای کربلا و حرم امام حسین(ع) یا حضرت ابالفضل(ع) می‌سازند و در آن زیارت‌نامه می‌خوانند.[۶۹]

آثار هنری
قیام امام حسین(ع)، بر هنر مذهبی شیعیان تأثیر گذاشته است و آثار متعددی شامل نقاشی، شمایل‌نگاری، خوشنویسی، فیلم و... در باره واقعه عاشورا تولید شده است.[۷۰]

دیدگاه اهل‌سنت
نویسندگان اهل‌سنت رویکرد واحدی نسبت به حرکت امام حسین(ع) ندارند. برخی همانند ابوبکر ابن عربی، آن را حرکتی نامشروع در مقابل حاکمیتی مشروع دانسته‌اند.[۷۱] ابن‌تیمیه درباره قیام امام حسین(ع) معتقد است اگرچه امام مظلومانه شهید شد؛ ولی کار امام فاقد مصلحت دنیوی و اخروی بوده و قیام عاشورا را عامل ایجاد فتنه‌های زیادی در امت اسلام و خلاف سیره پیامبر اکرم معرفی می‌کند.[۷۲] به گفته حمید عنایت در صد سال اخیر و به خصوص پس از دوران سید جمال‌الدین اسدآبادی، نگاه نویسندگان اهل‌سنت به واقعه عاشورا تغییر کرده و بسیاری از نویسندگان آنها حرکت امام حسین را تایید می‌کنند.[۷۳] به گفته عبدالجلیل رازی در کتاب نقض برخی از عالمان اهل‌سنت همچون محمد بن ادریس شافعی درباره امام حسین(ع) و شهدای کربلا مرثیه سروده‌اند.[۷۴] از جمله مرثیه‌ای به شافعی منسوب است که با بیت زیر شروع می‌شود:

ابکی الحسین و ارثی حجاحا        من اهل بیت رسول الله مصباحا[۷۵]
کتابشناسی
درباره قیام امام حسین آثار مختلفی نوشته شده است برخی از آثاری که با رویکرد تحلیل چرایی و اهداف قیام امام حسین نوشته شده است عبارتند از:

کتاب «عاشوراشناسی (پژوهشی درباره‌ هدف امام حسین (ع)» شامل سه فصل «هدف‌شناسی قیام»، «کوفه، انتخاب درست امام» و «دیدگاه گذشتگان» است. نویسنده در بخش دوم کتاب درباره اهداف امام حسین هفت نظریه را مطرح کرده است[۷۶] او معتقد است که امام حسین به قصد تشکیل حکومت قیام کرده است از این رو بخش سوم به نظر علمای شیعه درباره‌ هدف امام حسین که با نظر نویسنده موافق است اختصاص داده است.
پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام حسین(ع) اثر سید جعفر شهیدی (۱۲۹۷-۱۳۸۶ش) است که با نگاه تحلیلی نوشته شده است. شهیدی در این کتاب زمینه‌های اجتماعی، سیاسی، قومی و مذهبی را در شکل‌گیری قیام امام حسین(ع) را بررسی کرده است. این کتاب در سال ۱۳۵۸ش به چاپ رسیده است.
تأملی در نهضت عاشورا اثر رسول جعفریان. در این کتاب برخی از منابع مربوط به واقعه کربلا معرفی شده است همچنین به زمینه‌های قیام، شرح واقعه، حمکت شهادت امام حسین، آثار قیام، ابعاد شعاری و شکلی آن، تحریفات واقعه کربلا و تاریخچه عزاداری اهل‌سنت برای امام حسین پرداخته شده است.[۷۷]
قیام عاشورا در کلام و یپام امام خمینی. بخش اول این کتاب شامل سه سخنرانی پیرامون محرم و عاشورا است. بخش دوم آن علل و عوامل قیام عاشورا، فلسفه عزاداری و روضه‌خوانی را دربردارد و در خاتمه نیز گزیده‌ای از سخنان او درباره محرم و قیام کربلا بیان شده است.[۷۸]

پانویس

  1.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۴۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۴.
  2.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۲؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۸.
  3.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۸۱؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۸۱.
  4.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۹۸.
  5.  دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۰۹.
  6.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۵۶.
  7.  نگاه کنید به شهیدی، پس از پنجاه سال، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۲-۱۲۳.
  8.  زمینه‌های قیام امام حسین(ع)، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۸.
  9.  شهیدی، پس از پنجاه سال، ۱۳۸۰ش، ص۶۹-۷۸.
  10.  ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۹۰-۲۹۱.
  11.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۳۳.
  12.  خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۴ش، ص۱۷۹.
  13.  خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۱۳۹۴ش، ص۱۷۲.
  14.  قرشی، حیاة الامام الحسین، ۱۹۷۵م، ج۲، ص۲۶۴.
  15.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۲۵.
  16.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹.
  17.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۶۰.
  18.  اشتهاردی، هفت‌ساله چرا صدا درآورد؟، ص۱۵۴.
  19.  صحتی سردرودی، عاشوراپژوهی، ۱۳۸۴ش، ص۴۴۱.
  20.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۶۸.
  21.  صالحی نجف‌آبادی، شهید جاوید، ص۱۵۹.
  22.  سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص۱۷۶.
  23.  سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص۱۷۶-۱۷۸.
  24.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱.
  25.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۶-۱۵۷.
  26.  جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۳.
  27.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۷.
  28.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۹۳.
  29.  مهریزی، «تحلیلی درباره اهداف قیام امام حسین(ع)»، ص۱۳.
  30.  مهریزی، «تحلیلی درباره اهداف قیام امام حسین(ع)»، ص۱۳.
  31.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۸۴.
  32.  نگاه کنید به صحتی سردرودی، عاشوراپژوهی، ۱۳۸۴ش، ص۳۳۸.
  33.  نگاه کنید به سید بن طاووس، اللهوف، العالم، ص۳و۲۸.
  34.  فاضل دربندی، اکسیر العبادات، العالم، ج۱، ص۵۶.
  35.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۷۰.
  36.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۷۰-۷۴.
  37.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۷۷-۷۸.
  38.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۷.
  39.  نگاه کنید به اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۶۸-۶۹.
  40.  جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۲.
  41.  کدیور، «نقش نهضت عاشورا در شکل‌گیری و تداوم انقلاب اسلامی ایران»، ص۱۲.
  42.  امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱۷، ص۵۲.
  43.  طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۵۵۸.
  44.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۵۹.
  45.  تاریخ سیستان، ۱۳۶۶ش، ص۱۰۰.
  46.  ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۳۰.
  47.  مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۸-۶۹.
  48.  ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۵۱.
  49.  ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۶۴.
  50.  طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۵۸۹.
  51.  ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.
  52.  نگاه کنید به طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج‌۶، ص۲۰.
  53.  ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.
  54.  شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷۲-۱۷۱.
  55.  جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۵.
  56.  رفیعی، «نقش عاشورا و عزاداری‌های عصر ائمه(ع) در سقوط امویان و پیروزی عباسیان»، ص۷۲.
  57.  جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۱.
  58.  رحمانی، آیین و اسطوره در ایران شیعی، ص۱۰.
  59.  رحمانی، آیین و اسطوره در ایران شیعی، ص۵۸
  60.  ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۲۶۷.
  61.  نگاه کنید به: مؤسسه شیعه‌شناسی، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۶.
  62.  مهماندار، «امام حسین در آیینه شعر و ادب»، ص۵۳.
  63.  رازی قزوینی، نقض، انجمن آثار ملی، ص۳۷۱.
  64.  محمدزاده، دانشنامه شعر عاشورایی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۷۱۷.
  65.  محمدزاده، دانشنامه شعر عاشورایی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۷۱۹.
  66.  نگاه کنید به محمدزاده، دانشنامه شعر عاشورایی، ۱۳۸۶ش، ج۲.
  67.  گلی‌زواره قمشه‌ای، «حماسه حسینی و انقلاب اسلامی»، ص۱۰۵-۱۰۶.
  68.  امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۹، ص۴۴۵.
  69.  مؤسسه شیعه‌شناسی، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۸.
  70.  «کربلا؛ خاستگاه تجلی هنر»، خبرگزاری ایمنا.
  71.  خزعلی، «قیام امام حسین از دیدگاه علمای اهل‌سنت»، ص۵۸-۵۹.
  72.  ابن تیمیه، منهاج‌السنه، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۵۳۰.
  73.  عنایت، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ۱۳۶۵ش، ص۳۱۴.
  74.  رازی، نقض، انجمن آثار ملی، ص۳۷۰-۳۷۱.
  75.  رازی، نقض، انجمن آثار ملی، ص۳۷۰.
  76.  اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹.
  77.  جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۶ش، ص۱۲.
  78. «قیام عاشورا در کلام و پیام امام خمینی(س)»، پرتال امام خمینی.